خبری جدید از نابغه ایرانی / مریم میرزاخانی ترور شد
به گزارش کارگرآنلاین، بیوتروریسم شکلی از تروریسم است که عامدانه و حساب شده، عامل بیماریزا و مرگبار اعم از باکتری، ویروس و یا سایر میکروبها را به سوی هدف ترور گسیل میدارند. در واقع در این نوع ترور، از سلاح میکروبی بهره برده میشود.
دولت ایالات متحده آمریکا این نوع ترور را این گونه تعریف میکند: "استفاده غیرقانونی و خشونتبار علیه شخص یا نهادی برای تحت فشار قرار دادن یک دولت. هدف قرار دادن عدهای از شهروندان یا شخصی خص؛ برای دستیابی به اهداف سیاسی یا اجتماعی، مصادیقی از بیوتروریسم است. باید توجه داشت که در ترور به صورت کلی سلاح نظامی به کار میرود که میتواند همراه آن عوامل شیمیایی و بمبهای اتمی هم باشد. اما در ترور بیولوژیک، ضربه مستقیماً به افراد، حیوانات یا گیاهان وارد میشود. هدف از ترور به صورت کلی دستیبابی به اهداف سیاسی و اجتماعی است تا از طریق حمله، این فکر القاء شود که دولت متبوع قادر به حمایت از شهروندانش نیست. امروزه بسیاری از عوامل طبیعی که باعث مرگ و میر میشوند در هوایی که تنفس میکنیم وجود دارند اما زمانی که بخواهند از آنها در جهت ترور استفاده کنند با دستکاری، آنها را مخربتر و خطرناکتر میکنند. البته همه این عوامل و میکروبها قابلیت تبدیل شدن به سلاح را ندارند و فقط تعدادی از آنها میتوانند در این مسیر استفاده شوند."
با وجودی که چنین تعریفی را کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا، انگلستان، فرانسه، روسیه، ژاپن و کانادا ارائه میکنند اما خود از تولیدکنندگان این نوع سلاحها هستند. ترور زیستی، سابقه تاریخی دارد و در قرون گذشته با آلوده کردن آب چاهها (با انداختن مردار به داخل چاه) اقدام به مسموم کردن نیروهای دشمن میکردند.
او که در طول تحصیلش جوائز بسیاری را از آن خود کرده بود، اولین زن ایرانی بود که موفق شد جائزه نوبل را در رشته ریاضیات کسب کند.
منع تولید سلاحهای بیولوژیکی در معاهده ژنو در17 ژوئن 1925 به امضاء کشورهای عضو رسیده است اما هنوز هم بسیاری از دولتها بیتوجه به چنین معاهداتی، از این سلاحها استفاده میشود.
ترور بیولوژیک
در هر حمله معمولاً سه وجه قابل تشخیص است: حمله کننده، موردی که به آن حمله میشود، و سلاح. اگر با همین الگو به سلاح بیولوژیک (زیستی) نگاه کنیم، ترور بیولوژیک، فرایندی موذیانه است؛ این سلاح آرام و خاموش، چنان ظریف به عامل انسانی حمله میکند که سوی دیگر قضیه یعنی حمله کننده را کاملاً یا تا حدزیادی مخفی نگه می دارد. قطعاً به راحتی مشخص نمی شود که این ترور از سوی چه فرد یا افرادی برنامه ریزی و اجرا شده است؛ مگر اینکه خبر به شکل دیگری منتشر شود.
در سال های اخیر دشمنی آشکار برخی کشورها با انقلاب اسلامی و محور مقاومت و ایران اسلامی در اتخاذ سیاستهایی که علیه ما اعمال کرده و میکنند، روشن شده است. ترورهایی که دامن دانشمندان هستهای ایران را گرفت، نمونه ای عملی از ترورهای آشکار است. دشمنان با برنامهریزیهای دقیق اقدام به کارهای خرابکارانه توانستند دانشمندان هستهای را در داخل کشور از بین ببرند؛ اما زمانی که این امکان برایشان وجود نداشته باشد، چگونه عمل می کنند؟ آیا استفاده از سلاحهای بیولوژیک با شرایط خاصی که پیشتر گفته شد، آسانتر، بیدردسرتر نیست؟ پاسخ مثبت است. آیا با استفاده از سلاحهای بیولوژیک بازهم انگشت اتهام به سوی آنها نشانه خواهد رفت؟ قطعاً خیر. با دقت در نشانههای چنین رویکردی، این احتمال روزبهروز قوت میگیرد که مرگ ناگهانی برخی دانشمندان و شخصیتهای تاثیرگذار ایرانی به خصوص زمانی که به کشورهای دیگر سفر میکنند یا برای مدتی در کشورهای خارجی اقامت میگزینند، بیدلیل نبوده و عواملی دستکاری شده بدن آنها را تحت تاثیر خود قرار داده و بعد از گذشت مدتی با تحمل بیماریهایی که به ظاهر عادی جلوه هستند، فوت میکنند. نمونه بارز آن که پس از مدتی مدید تشخیص داده و رسانهای شد، مشکلات شدید و ناگهانی و سپس بیماری تنفسی و قلبی "دکتر طالبزاده" است که در پی سفری به یکی از کشورهای منطقه رخ داد. دکتر سعید کاظمیآشتیانی، یکی دیگر از دانشمند ایرانی بود که با همین روند از دنیا رفت. وی رییس سابق پژوهشگاه رویان و متخصص جنینشناسی و طب تولیدمثل بود که با استفاده از سلاح بیولوژیک بیمار و پس از مدتی ایست قلبی و تنفسی جان او را ستاند.
بیست و چهارم تیرماه 1396 خبر فوت دانشمند و نابغه برجسته ایرانی "دکتر مریم میرزاخانی" شوک عظیمی به جهانیان بالاخص ایران وارد کرد. او که در طول تحصیلش جوائز بسیاری را از آن خود کرده بود، اولین زن ایرانی بود که موفق شد جائزه نوبل را در رشته ریاضیات کسب کند. گفته میشود، وی از سال 2013 با بیماری سرطان دست و پنجه نرم کردهاست و امروز دارفانی را وداع گفت. باتوجه به سابقهی ترورهای بیولوژیک دانشمندان ایرانی؛ انتشار این خبر موجی دوباره از روند ناجوانمردانه این گونه کشتار راهاندازی کرده است و احتمال آن میرود که وی نیز همچون دیگر نوابع ایرانی به دستور دولتمردان غربی به بیماری خاص مبتلا و پس از مدتی از صحنهی روزگار حذف شدهاست. البته این موضوع هنوز مورد تاییدهای لازم قرار نگرفته و باید منتظر نتیجهی بررسی های بیشتری باشیم.
تبیان